خبرگزارى انتخاب : مسجد سليمان، شهری در حال احتضار:
پويه مددی:وقتی نفس ات تنگ شد و بوی غريبی شامه ات را آزارد بايد مطمئن شويد که به دروازه(از چندين دهه قبل به ورودی اين شهر، دروازه می گويند) مسجد سليمان رسيده ايد. اولين هديه اش به ميهمانان هوای گرم و آلوده به گازی است، که استشمام ان برای تازه واردين باعث سر درد و حالت تهوع می گردد. و سپس جاده های پر پيچ و خم و مملو از دست اندازي، که کلافه ات می کنند. و مهمتر از همه جامعه شهر نشين مسجد سليمان است که در چشم هيچ يک نشانی از اميد نمی بيني، اينجا اعتياد به مواد افيونی بيداد می کند. فقر براستی معنا شده است. سيستم بهداشتی استانداردی وجود ندارد. حتی در اين ماه های گرم آب جيره بندی است و هر روز خاموشی های متناوب گريبان مردم را می گيرد. کار نيست و صنايعی وجود ندارد. شهر انگار در حال احتضار است.
مسجدسليمان به لحاظ جغرافيايی در شمال شرقی استان خوزستان و در 125 کيلومتری اهواز واقع شده است. اين شهرستان از شمال به دزفول، از شرق به استان چهارمحال و بختياری و ايذه، از جنوب به رامهرمز و از غرب به شوشتر محدود می گردد.
اين شهر از لحاظ آب و هوايی ، دارای آب و هوايی گرم و خشک و يا بقولی نيمه صحرايی است. به گونه ايی که نواحی شمالی آن حتی در فصل تابستان دارای آب و هوايی خنک و تا اندازه ای قابل تحمل، ولی در همان حال نواحی جنوبی آن گرم و طاقت فرسا است .
مسجد سليمان از شهرهاى مهم نفتى استان خوزستان بشمار ميرود. از نظر تاريخی نيز طبق كاوشهاى باستانشناسي، آثار كهن مربوط به زندگى غار نشينى و دوران ماقبل تاريخ در اين سرزمين كشف شده و گفته ميشود كه در همين مكان هوشنگ پيشدادى در اثر برخورد دو سنگ چخماق شعله آتش را براى اولين بار كشف كرده است.
مسجد سليمان در زمان كيانيان، عيلاميها، مادها، پارس ها، سلوكيان، اشكانيان و ساسانيان اهميت فراوانى داشته است و آثار برجا مانده از آن دوران شاهد اين ادعاست. اين شهر جنوبی همچنين زادگاه چيش پيش پارسى بوده است.
مسجد سليمان درقرن هشتم قبل از ميلاد جزء سرزمين عيلام بوده و در آن عصر ” آساك“ نام داشت و در دوران پارسها ” پارسوماش“ ناميده ميشد. در قرون وسطى نيز ” تُلْغُر“ خوانده ميشد، سپس به ” جهانگيري“ و ” ميدان نفتون“ معروف گرديد. بعد از اينكه آثار آتشكده سر مسجد براى همگان مشخص شد، بنا به تصويب مجلس شوراى ملى در سال 1305 خورشيدى به ” مسجد سليمان“ تغيير نام يافت.
گفته می شود شهر مسجدسليمان بيش از 3000سال قدمت دارد که وجود آثار باستانی و ابنيه های تاريخی از جمله آتشکده سرمسجد ، برد نشانده ، تپه باستانی کلگه زری (زرين) ، قلعه تُزك دِز- بين چم آسياب و مسجد سليمان، قلعه بَرْدى- بخش انديكا ، قلعه لِيْت ( ريت) – روستاى دو بلوطان،
قلعه خواجه – بخش انديكا ، يك برجى – بخش انديكا ، سيم بند( طاقا) – بخش انديكا ، پل نگين- بخش انديكا، بَرْد قمچى- در انديكا، کتيبه ها و امثالهم همه گواهی بر مدعای مورخين است. دوران پر شکوهی که با هخامنشيان آغاز شده و در زمان حمله اعراب با رکودی اجتناب ناپذير مواجه گرديد. صفحه سرمسجد بر فراز تپه ای که مشرف به محله سربيشه مسجدسليمان است. قرار گرفته که به ان تپه سرمسجد می گويند.
دوران رکودی که گروهی دليل آن را کوچ اجباری ساکنان اين ناحيه دانسته که علت آن هنوز هم ، در هاله ای از ابهام قرار دارد. اين دوران رکود با کشف اولين چاه نفت در خاور ميانه و دومين منبع عظيم نفتی پس از پنسيلوانيا توسط اولين شرکت اکشتافی متعلق به ويليام ناکس دارسی و خروج اولين قطرات نفت از جان خاک ، به اتمام رسيد و شهر رونقی دوباره گرفت.
هرچند سايه استعمار بسيار سنگين می نمود اما باعث ايجاد کار بسيار و البته رونق روز افزون گرديد. وجود امکانات بسيار باعث شد که سيل مردم ديگر مناطق به اين شهر باستانی روانه گردد . نفت سرآغاز تحولی عظيم در اين شهر شد.
کلمه نفت ريشه اوستايى دارد در زبان اوستايى نپتا Nepta به معنى روغن معدنى است كه بعدها اعراب آن را نفت ناميدند. در زبان هاى فرانسه و انگليس آن را پترول Petrolو پتروليوم petroleum مى نامند كه از دو بخش لاتين Petros به معنى سنگ، Cleum به معناى روغن به دست آمده است. سابقه آشنايى انسان با نفت به پيش از دوره عصر فلزات مى رسد. هرودوت زمان استفاده از نفت را پيش از چهار هزار سال قبل از ميلاد مسيح ذكر مى كند.
چاه نمره يک مسجدسليمان در 5 خرداد 1287 خورشيدی به ثمر رسيد يعنی دو روز مانده به پايان مهلت هفت ساله ويليام دارسی برای کشف نفت در ايران ، تيم انگليسی در عمق 338 طح زمين در سازند آسماری مسجدسليمان به نفت رسيد و چاه شماره يک بوجود آمد کمتز از دو سال پس از کشف نفت در 1290 ه ش توليد نفت از چاه شماره يک خاورميانه آغاز روزانه 500 بشکه نفت توليد شد . امروزه اين چاه تنها يک موزه نيست هنوز در لايه های تحتانی آن نفت موجود است اما استخراج آن هزينه های گزافی را در بردارد که مقرون به صرفه نيست.
در اين باره بسيار گفته شده است که باز گفتن آن از حوصله مبحث اين مقاله خارج است.اما رونق مسجد سليمان پس از اکتشاف نفت دوباره آغاز گشته و پس از مدتی رشد روز افزونی به خود گرفت.
اين شهر نمايشگاهی از اولين هاست، اولين پل صنعتي، اولين سيستم روشنايی و... در کنار اين موارد هوانيروز پديد آمد ،کارخانه تانک سازی ساخته شد و خانه هابی بلوکی که قرار بود مسکن خانواده های نظاميانی باشد که حضورشان در اين منطقه با توجه به شرايط خاص، امری اجتناب ناپذير می نمود.
همه اين شواهد گويای اين امر بود که هدف از دوباره سازی اين شهر، ايجاد منطقه ايی کاملا نظامی در کنار حوزه های نفت و گاز بود. شهر دوباره زنده شد و رکورد تمام اولين ها در اين شهر به خاطر حضور بيگانگان رقم خورد اولين فرودگاه ، اولين مرکز تفريحی ، راه آهن ، شهر چهره تازه گرفت جوان شد و ديگر اثری از آن دوران رکود و فرسودگی بر جای نماند. اما چرخ روزگار بازی بسياری دارد.
متاسفانه با آغاز جنگ تحميلی اين شهر آماج حملات توپخانه ای ارتش عراق قرار گرفت و شايد بصراحت بتوان گفت که هرآنچه ساخته شده بود بکلی از بين رفت. مردم اين شهر نيز مانند اهالی شهرهای ديگر استان به انتظار بازسازی شهر خود ماندند. اما چون ديگر مناطق کمتر عملی ديدند. شهر به خرابه ای بيشتر نزديک است، تا يک شهر مهم نفت خيز. هيچ مکان تفريحی مشخص و استانداردی نيست. در اين شهر حتی يک بيمارستان مجهز نيز يافت نمی شود.
شهری که روزی رکورد دار اولين ها در ايران بود، امروز رکورد دار آخرين ها است.و هر چه داشته به تاريخ پيوسته امروزه باشگاه گلف اش(اولين باشگاه گلف ايران) به بيابانی بدل شده است. واقعيت آنست که شهر امروزی با شهری که در تاريخ معاصر ثبت شده ، فاصله های بسياری از هر حيث دارد .
پس از خلاصه مختصری از آنچه که از آغاز تا به امروز بر سر اين شهر رفته است، نوبت به شهر، جامعه و مشکلات امروزين اين شهر می رسد که در گزارشهای بعدی به انتشار خواهد رسيد.
پويه مددی:وقتی نفس ات تنگ شد و بوی غريبی شامه ات را آزارد بايد مطمئن شويد که به دروازه(از چندين دهه قبل به ورودی اين شهر، دروازه می گويند) مسجد سليمان رسيده ايد. اولين هديه اش به ميهمانان هوای گرم و آلوده به گازی است، که استشمام ان برای تازه واردين باعث سر درد و حالت تهوع می گردد. و سپس جاده های پر پيچ و خم و مملو از دست اندازي، که کلافه ات می کنند. و مهمتر از همه جامعه شهر نشين مسجد سليمان است که در چشم هيچ يک نشانی از اميد نمی بيني، اينجا اعتياد به مواد افيونی بيداد می کند. فقر براستی معنا شده است. سيستم بهداشتی استانداردی وجود ندارد. حتی در اين ماه های گرم آب جيره بندی است و هر روز خاموشی های متناوب گريبان مردم را می گيرد. کار نيست و صنايعی وجود ندارد. شهر انگار در حال احتضار است.
مسجدسليمان به لحاظ جغرافيايی در شمال شرقی استان خوزستان و در 125 کيلومتری اهواز واقع شده است. اين شهرستان از شمال به دزفول، از شرق به استان چهارمحال و بختياری و ايذه، از جنوب به رامهرمز و از غرب به شوشتر محدود می گردد.
اين شهر از لحاظ آب و هوايی ، دارای آب و هوايی گرم و خشک و يا بقولی نيمه صحرايی است. به گونه ايی که نواحی شمالی آن حتی در فصل تابستان دارای آب و هوايی خنک و تا اندازه ای قابل تحمل، ولی در همان حال نواحی جنوبی آن گرم و طاقت فرسا است .
مسجد سليمان از شهرهاى مهم نفتى استان خوزستان بشمار ميرود. از نظر تاريخی نيز طبق كاوشهاى باستانشناسي، آثار كهن مربوط به زندگى غار نشينى و دوران ماقبل تاريخ در اين سرزمين كشف شده و گفته ميشود كه در همين مكان هوشنگ پيشدادى در اثر برخورد دو سنگ چخماق شعله آتش را براى اولين بار كشف كرده است.
مسجد سليمان در زمان كيانيان، عيلاميها، مادها، پارس ها، سلوكيان، اشكانيان و ساسانيان اهميت فراوانى داشته است و آثار برجا مانده از آن دوران شاهد اين ادعاست. اين شهر جنوبی همچنين زادگاه چيش پيش پارسى بوده است.
مسجد سليمان درقرن هشتم قبل از ميلاد جزء سرزمين عيلام بوده و در آن عصر ” آساك“ نام داشت و در دوران پارسها ” پارسوماش“ ناميده ميشد. در قرون وسطى نيز ” تُلْغُر“ خوانده ميشد، سپس به ” جهانگيري“ و ” ميدان نفتون“ معروف گرديد. بعد از اينكه آثار آتشكده سر مسجد براى همگان مشخص شد، بنا به تصويب مجلس شوراى ملى در سال 1305 خورشيدى به ” مسجد سليمان“ تغيير نام يافت.
گفته می شود شهر مسجدسليمان بيش از 3000سال قدمت دارد که وجود آثار باستانی و ابنيه های تاريخی از جمله آتشکده سرمسجد ، برد نشانده ، تپه باستانی کلگه زری (زرين) ، قلعه تُزك دِز- بين چم آسياب و مسجد سليمان، قلعه بَرْدى- بخش انديكا ، قلعه لِيْت ( ريت) – روستاى دو بلوطان،
قلعه خواجه – بخش انديكا ، يك برجى – بخش انديكا ، سيم بند( طاقا) – بخش انديكا ، پل نگين- بخش انديكا، بَرْد قمچى- در انديكا، کتيبه ها و امثالهم همه گواهی بر مدعای مورخين است. دوران پر شکوهی که با هخامنشيان آغاز شده و در زمان حمله اعراب با رکودی اجتناب ناپذير مواجه گرديد. صفحه سرمسجد بر فراز تپه ای که مشرف به محله سربيشه مسجدسليمان است. قرار گرفته که به ان تپه سرمسجد می گويند.
دوران رکودی که گروهی دليل آن را کوچ اجباری ساکنان اين ناحيه دانسته که علت آن هنوز هم ، در هاله ای از ابهام قرار دارد. اين دوران رکود با کشف اولين چاه نفت در خاور ميانه و دومين منبع عظيم نفتی پس از پنسيلوانيا توسط اولين شرکت اکشتافی متعلق به ويليام ناکس دارسی و خروج اولين قطرات نفت از جان خاک ، به اتمام رسيد و شهر رونقی دوباره گرفت.
هرچند سايه استعمار بسيار سنگين می نمود اما باعث ايجاد کار بسيار و البته رونق روز افزون گرديد. وجود امکانات بسيار باعث شد که سيل مردم ديگر مناطق به اين شهر باستانی روانه گردد . نفت سرآغاز تحولی عظيم در اين شهر شد.
کلمه نفت ريشه اوستايى دارد در زبان اوستايى نپتا Nepta به معنى روغن معدنى است كه بعدها اعراب آن را نفت ناميدند. در زبان هاى فرانسه و انگليس آن را پترول Petrolو پتروليوم petroleum مى نامند كه از دو بخش لاتين Petros به معنى سنگ، Cleum به معناى روغن به دست آمده است. سابقه آشنايى انسان با نفت به پيش از دوره عصر فلزات مى رسد. هرودوت زمان استفاده از نفت را پيش از چهار هزار سال قبل از ميلاد مسيح ذكر مى كند.
چاه نمره يک مسجدسليمان در 5 خرداد 1287 خورشيدی به ثمر رسيد يعنی دو روز مانده به پايان مهلت هفت ساله ويليام دارسی برای کشف نفت در ايران ، تيم انگليسی در عمق 338 طح زمين در سازند آسماری مسجدسليمان به نفت رسيد و چاه شماره يک بوجود آمد کمتز از دو سال پس از کشف نفت در 1290 ه ش توليد نفت از چاه شماره يک خاورميانه آغاز روزانه 500 بشکه نفت توليد شد . امروزه اين چاه تنها يک موزه نيست هنوز در لايه های تحتانی آن نفت موجود است اما استخراج آن هزينه های گزافی را در بردارد که مقرون به صرفه نيست.
در اين باره بسيار گفته شده است که باز گفتن آن از حوصله مبحث اين مقاله خارج است.اما رونق مسجد سليمان پس از اکتشاف نفت دوباره آغاز گشته و پس از مدتی رشد روز افزونی به خود گرفت.
اين شهر نمايشگاهی از اولين هاست، اولين پل صنعتي، اولين سيستم روشنايی و... در کنار اين موارد هوانيروز پديد آمد ،کارخانه تانک سازی ساخته شد و خانه هابی بلوکی که قرار بود مسکن خانواده های نظاميانی باشد که حضورشان در اين منطقه با توجه به شرايط خاص، امری اجتناب ناپذير می نمود.
همه اين شواهد گويای اين امر بود که هدف از دوباره سازی اين شهر، ايجاد منطقه ايی کاملا نظامی در کنار حوزه های نفت و گاز بود. شهر دوباره زنده شد و رکورد تمام اولين ها در اين شهر به خاطر حضور بيگانگان رقم خورد اولين فرودگاه ، اولين مرکز تفريحی ، راه آهن ، شهر چهره تازه گرفت جوان شد و ديگر اثری از آن دوران رکود و فرسودگی بر جای نماند. اما چرخ روزگار بازی بسياری دارد.
متاسفانه با آغاز جنگ تحميلی اين شهر آماج حملات توپخانه ای ارتش عراق قرار گرفت و شايد بصراحت بتوان گفت که هرآنچه ساخته شده بود بکلی از بين رفت. مردم اين شهر نيز مانند اهالی شهرهای ديگر استان به انتظار بازسازی شهر خود ماندند. اما چون ديگر مناطق کمتر عملی ديدند. شهر به خرابه ای بيشتر نزديک است، تا يک شهر مهم نفت خيز. هيچ مکان تفريحی مشخص و استانداردی نيست. در اين شهر حتی يک بيمارستان مجهز نيز يافت نمی شود.
شهری که روزی رکورد دار اولين ها در ايران بود، امروز رکورد دار آخرين ها است.و هر چه داشته به تاريخ پيوسته امروزه باشگاه گلف اش(اولين باشگاه گلف ايران) به بيابانی بدل شده است. واقعيت آنست که شهر امروزی با شهری که در تاريخ معاصر ثبت شده ، فاصله های بسياری از هر حيث دارد .
پس از خلاصه مختصری از آنچه که از آغاز تا به امروز بر سر اين شهر رفته است، نوبت به شهر، جامعه و مشکلات امروزين اين شهر می رسد که در گزارشهای بعدی به انتشار خواهد رسيد.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen