tag:blogger.com,1999:blog-370980312024-02-28T07:34:58.805+01:00مسجدسلیمانوبلاگ فرهنگی، اجتماعی و سیاسیرامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.comBlogger43125tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-62743132405293990982017-03-04T17:48:00.000+01:002017-03-06T20:03:51.524+01:00ویر: آلبومی از آخرین کارهای زنده یاد استاد مسعود بختیاری ( بهمن علاالدین )<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div style="text-align: center;">
<br /></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen="" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/idQEqT4yyMo/0.jpg" frameborder="0" height="266" src="https://www.youtube.com/embed/idQEqT4yyMo?feature=player_embedded" width="320"></iframe></div>
<div style="text-align: right;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<br />
<br /></div>
<div style="text-align: right;">
</div>
</div>
رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-90846505958879084092011-12-19T21:41:00.000+01:002011-12-19T21:42:02.317+01:00نفت و خون<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/JXtZMHPfiLc" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-56206211244740735122011-05-11T22:55:00.006+02:002011-05-11T23:12:32.157+02:00گفتگویی با پرفسور سیما صدیق درباره زندگی عشایر بختیاری<a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://www.persiran.se/images/uploads/BakhtiariAlphabet02.jpg"><img style="float:left; margin:0 10px 10px 0;cursor:pointer; cursor:hand;width: 250px; height: 360px;" src="http://www.persiran.se/images/uploads/BakhtiariAlphabet02.jpg" alt="" border="0" /></a><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://www.persiran.se/images/uploads/Bakhtiari-Alphabet4.jpg"><br /></a><div style="text-align: right; font-weight: bold;"><span style="font-size:100%;">شهرام فرزانهفر<br />persiran.se | Tue, 26.04.2011, 12:44<br /><br /><br /><span style="font-size:130%;">سه شنبه ۶ اردي</span></span><span style="font-size:100%;"><span style="font-size:130%;">بهشت ۱۳۹۰<br /><br />فیلم «الفبای بختیاری» یک فیلم مستند آموزشی میباشد که در ابتدا به الفبای زندگی عشایری و سپس به الفبای آموزش در میان کوچندگان ایل بختیاری میپردازد. "تحقیقات میدانی" این فیلم در سال ۲۰۰۱ شروع شد و ساخت آن در سال ۲۰۰۹ به اتمام رسید. این فیلم در طول سال ۲۰۱۰ حضور موفقیت آمیزی در جشنوارههای بینالمللی فیلم در ایالات متحده آمریکا داشته است و تاکنون چندین جایزه به خود اختصاص داده است. سیما صدیق استاد ايرانى دانشكده آموزش دانشگاه سكرد هارت ایالات متحده برای معرفی فیلم خود «الفبای بختیاری» و تحقیقات مقدماتی برای فیلم بعدی خود به سوئد آمده بود. از فرصت کوتاه اقامت وی در استکهلم، استفاده کرده و گفتگوی کوتاهی با وی انجام دادیم.<br /><br />خانم صدیق اگر ممکن است در باره زندگی قوم کوچنشین بختیاری برایمان بگویید.<br /><br />وقتی که میخواهیم تعریفی از عشایر ارائه دهیم، بدون شک یکی از اجزای این تعریف، "حرکت" است. جامعه عشایری، هم در بُعد زمانی و هم در بُعد مکانی (زمینی) در حرکتاند و اگر "حرکت" را از یک گروه عشایری بگیریم، دیگر نمیتوان به آنها "عشایر" گفت. حرکت عشایر در بُعد زمانی حول محور بهار و پاییز (کوچ بهاره و کوچ پاییزه) است و در بعد مکانی، یک حرکت رفت و برگشتی از ییلاق به قشلاق است. این حرکت، دایرهوار و دورانی است یعنی عشایر دور میزنند و به نقطه آغاز برمی گردند.<br />بختیاریها بزرگترین کوچندگان و عشایر ایران هستند که در مدار دامداری و جستجوی مرتع برای گوسفندانشان از مناطق ییلاقی به قشلاقی خود و برعکس آن در حرکتند.<br />مردمانی که در سال دو بار این جابجایی را انجام میدهند، هنگامی که گرما، کمآبی و خشکی مراتع به آنها سخت بگیرد، چارهاندیشی نموده به ییلاق میآیند. وجود مراتع و کشاورزی مناسب بهار در مناطق سردسیری سبب پرورش خوب و تغذیهی دامها میگردد. در سردسیر هم دو "وارگه" یا منزلگاه موقتی و دائمی دارند.<br /><br />بختیاریها در وارگههای بهاری از اردیبهشت تا اواخر تابستان میمانند. گوسفندان در بهار چاق و چله میشوند، زاد و ولد کرده و افزایش مییابند.<br />کوچروهای بختیاری، تابستانها را در غرب چهار محال بختیاری و زمستانها را در شرق خوزستان میگذرانند.<br />کوچ بهاره آنها اواخر اردیبهشت ماه و کوچ پائیزهشان در اواخر خرداد ماه شروع میشود. عشایر در مسیر کوچ با مشقت فراوان از رودخانهها، درهها، مناطق کوهستانی میگذرند. آنها دام دارند و کوچ فصلی آنها برای یافتن مرغزار میباشد. اگرچه خستگی راه، انسان و حیوان را کلافه میکند، اما رسیدن به مقصد با نوعی آرامش همراه است. تمام اعضای خانواده نقشی در این حرکت دارند حتا کودکان!!!</span><br /><br /><br /></span><a href="http://www.persiran.se/images/uploads/Bakhtiari-Alphabet4.jpg"><img style="display:block; margin:0px auto 10px; text-align:center;cursor:pointer; cursor:hand;width: 250px; height: 375px;" src="http://www.persiran.se/images/uploads/Bakhtiari-Alphabet4.jpg" alt="" border="0" /></a><br /><span style="font-size:100%;"><br /><br /><br /><span style="font-size:130%;">اساساً تقسیمبندی قوم بختیاری چگونه است و حدوداً چند دسته و گروه هستند؟<br /><br />نظام اجتماعی بختیاریها به صورت هِرمی است و اصل آن بر بنیاد نظامهای خویشاوندی استوار است. این "نظام دودمانی" تقسیم بندیهای، طایفه، تیره، تَش، اولاد، کُربَوو و خانواده را دارد. هر ایل چند طایفه، هر طایفه چند تیره، هرتیره چند تَش و هر تَش، چند اولاد دارد. اولادها نیز چند "کربو" (پسر و پدر) دارند.<br /><br />بختیاریها به دو ایل "هفتلنگ" و "چهارلنگ" تقسیم میشوند. "لنگ" از دوره صفویه یکی از معیارهای پرداخت مالیات بود که همچنان خود بختیاریها بدان پای بندند.</span></span><br /><br /><span style="font-weight: bold;font-size:180%;" >چرا کوچ؟</span><br /><br /><a href="http://www.persiran.se/images/uploads/Bakhtiari_02.jpg"><img style="float:right; margin:0 0 10px 10px;cursor:pointer; cursor:hand;width: 250px; height: 250px;" src="http://www.persiran.se/images/uploads/Bakhtiari_02.jpg" alt="" border="0" /></a><br /><span style="font-size:130%;">کوچ عامل اصلی حیات مادی</span><span style="font-size:130%;"> و فرهنگی ایل است و رونق دامداری و افزایش محصولات آنها را درپی دارد. کوچ را به دو گروه عمودی و افقی تقسیم میکنند</span><span style="font-size:130%;">. بختیاریها تابع کوچ عمودی هستند، چون از یک نقطه در ناحیهی آب و هوایی، به نقطهی دیگری نقل مکان مینمایند. کار کردهای کوچ در بافت زندگی و نظام ایلیاتی بختیاریها آنگونه که ما در زمان حضور و کوچمان با ایل دریافتیم این بود:<br /><br />۱- تهیه چراگاههای مناسب برای دامها - هر خانوار بختیاری دست کم ۷۰-۵۰ رأس گوسفند یا بز دارد.<br /><br />۲- تغییر فصلها، سرد و گرم شدن هوا، خشک شدن علوفه و نبود مرتع در یک نقطه، سبب کوچ به منطقه مناسب خواهد شد.<br /><br />۴- استفاده از نزولات آسمانی و رویش طبیعی محصول<br /><br />۵- بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی خود در دو ناحیه ییلاقی و قشلاقی<br /><br />منابع از قبیل کتابها و پژوهشها، سفرنامهها وآنچه با نام بختیاریها در طول تاریخ وجود دارد از دوره سلطنت صفویه به بعد نشان میدهد که آنها همیشه کوچرو بودند و حیات آنها به این عنصر اقتصادی فرهنگی و اجتماعی وابسته است.<br /><br />"کوچروی" با نام عشایر به ویژه بختیاریها عجین شده است. اگر چه محدودهی زندگی، جغرافیا، زمین کشاورزی و منزلگاههای سکونت طوایف بختیاری در گرمسیر و سردسیر کاملاً مشخص است، اما آنها یک جا ساکن نمیشوند.<br /><br />بیشتر سکونت یافتگان بختیاری به دلیل نداشتن مسکن، کار و شغل مناسب حاشیهنشین شهرها میشوند. از یکسو از فرهنگ، هویت و بافت زندگی خود فا صله میگیرند. و از سوی دیگر نمیتوانند با فرهنگ جدید انس بگیرند. تبعات ناشی از این مهاجرتها در ساختار مادی و معنوی آنها اثر گذار است.<br /><br />اگر ممکن است از مراسم مختلف بختیاریها بگویید.<br /><br />بختیاریها بهترین ایام را برای عروسی و شادیهای خود بر میگزینند. مراسم عروسی آنها بسیار زیباست. اول یک نفر را برای جلب موافقت خانواده عروس میفرستند که به او "کَخُدادُزه" (kaxodoze) میگویند.<br />پس از آن هم "بِلکِه" (belke) گذاری یا نشانهگذاری میکنند و پسر و دختر نامزد میشوند. بین زمان نامزدی تا عروسی خیلی فا صله نیست. قبلاً دخترها را "نافهبران" میکردند و نام یکی را روی آنها میگذاشتند اما دیگر این سنت را نمیپسندند، خانوادههاسعی میکنند که از فامیلهای نزدیک زن بگیرند. اما گاهی نیز در مسیر ایل از دختران طوایف دیگر خواستگاری میکنند. این کار به امنیت "ایلراهها" و تحکیم روابط سازمان طوایف کمک میکنند.<br />عروس و داماد تامدتی نزد خانواده هستند، این مساله به آموزش عملی زندگی آنان کمک میکند.<br />متأسفانه، در دو نوبت راشهای فیلمهای ما دزدیده شد و ما کلّ فیلمهای عروسی را از دست دادیم و متأسفانه دیگر نتوانستیم آن را جایگزین کنیم. در نتیجه در فیلم الفبای بختیاری از این مراسم زیبا تصویری نیست.<br /><br />چند نفر همکار و تیم همراه شما بودند و چه نقشهای داشتند؟<br /><br />من "کار میدانیام" را در سال ۲۰۰۱ شروع کردم و تا سال ۲۰۰۴ تنها به این منطقه میرفتم. از سال ۲۰۰۴ کارم را با آقای قدیانی شروع کردم. به دلیل، کمبود بودجه، آقای قدیانی چندین نقش را در ساخت فیلم بازی میکردند، فیلمبرداری، صدابرداری، مونتاژ، سینماتوگرافی. در اکثر سفرهایمان، گروه سه تا چهار نفره داشتیم. من، قدیانی، دستیار ایشان و آقای اسماعیلی برنامهریز ما.<br /><br />باید تذکر داد که در طول هشت سال، دوستان زیادی به من کمک کردهاند، بومی و غیر بومی، که بدون کمک آنها ساخت فیلم میسر نمیشد، و من از همگی آنها کمال سپاسگزاری را دارم.<br /><br />آموخته با ارزش شما در طول سفرهای متعددی که به منطقه داشتهاید، چیست؟<br /><br />یکی از ویژگی مهم جامعه عشایر بختیاری سادگی آمیخته با سمبولیزم است. در زندگی عشایری همه چیز ساده و بسیط و گاه حتا بدوی است. اما سادگی نباید بیننده را به سادهانگاری بکشاند، چرا که در کنار این سادگی یک سمبولیزم قوی وجود دارد که جامعه بختیاری را بعنوان گنجینهی زندهی نمادهای اصیل ایرانی مطرح میکند. پس سادگی در عین سمبولیزم یا سادگی آمیخته با سمبولیزم دومین ویژگی فرهنگی مهم جامعه بختیاری است که در مستند الفبای بختیاری تلاش کردیم به آن توجه کنیم.<br /><br />لطفاً در مورد ساخت فیلم بگوید؟<br /><br />معمولاً در فیلم مستند توجه جدی به زبان سمبولیزم نمیشود ولی ما احساس کردیم برای ارایه یک مستند واقعی در جامعه بختیاری باید به زبان سمبولیزم توجه کنیم چون چارچوب فرهنگی جامعهی مورد مطالعهی ما دربرگیرندهی یک سمبولیزم زنده و قوی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بنابراین علاوه بر اینکه سعی کردیم در فرم و در تکنیکهای روایتگری، حرکت و سمبولیزم را نشان دهیم، استفاده از نمادها را نیز فراموش نکردیم. مثلاً خروس بعنوان عامل اعلام وقت در جامعه روستایی و عشایری یک نماد شناخته شده است. در چند نقطه از مستند الفبای بختیاری، خروس در قالب دوربین قرار میگیرد تا حضور زمان و گذر زمان برای مخاطب قابل لمس باشد.<br />همچنین در "نریشن" (گفتار)-های فیلم نیز از زبان "متافرم" (مقایسه تلویحی و تطبیقی) استفاده کردیم. بنابر این وقتی که در فیلم گفته میشود «کوچ سفری است از خویش به خویش»، این «خویش» یکبار به معنی فیزیکی است و یکبار به معنی متافیزیکی. یکبار به معنی سفر جسم است و یکبار به معنی سفر روح.<br /><br />در مستند الفبای بختیاری دغدغه من و آقای قدیانی در کارگردانی فیلم، این بود که چگونه این دو ویژگی مهم یعنی حرکت زمانی و مکانی و سادگی در عین سمبولیزم را به نمایش بگذاریم. کار سختی بود. هم در فرم و هم در محتوا این را در نظر گرفتیم. مثلاً شاهد حرکتهای دورانی دوربین هستیم.<br /><br />همچنین اشیاء دایره مانند و دورانی در قاب دوربین حضور پررنگی دارند. فیلم در همان نقطهای پایان مییابد که در آن شروع شده بود، یعنی به نام خدا. (یک بار «به نام خدا» در تیتراژ آغازین و یکبار در نمای پایانی روی تخته سیاه کودکان بختیاری). اکثر "پلاتوها" (سکانس یا بخش) نیز حرکت دایرهای زمان در جامعهی عشایری را نشان میدهد؛ پلاتوها از آغاز روز شروع میشوند و با آمدن شب به پایان میرسند. و دوباره پلاتوی بعدی، تکرار همین روند است.<br /><br />افراد بومی که از آنها فیلم میگرفتید برخوردشان چگونه بود؟ آیا میدانستند شما مشغول چه کاری هستید؟<br /><br />از خصوصیات بارز دوستان بختیاری، باید از مهمان نوازی، مهربانی، صداقت، سادگی، شیرینی، بخشندگی، بطورکلی از انسانیت آنها نام برد. با عشایر بختیاری که باشید، و فرصتی داشته باشید که بقول معروف تنتان قدری به تن آنها بخورد و قدری از انسانیت آنها را تجربه بکنید، امکان ندارد که معیارها و ارزشهای زندگیتان زیر سئوال نروند. جالب است زمانی ک<br />ه بین بومیهای آفریقا زندگی میکردم، دچار همین دو ذهنیتی شدم. بومیها به دلیل نزدیکی و آمیزش با طبیعت، نگرش دیگری دارند که با دید ماشینی شده ما فرق بسیار دارد. زندگی با آنها باعث میشود که انسان ارزشهای از دست دادهاش را دوباره باز یابد.<br />زمانی که موفق شوید تا حدودی در سطح فکری، ذهنی و زیستی آنها حرکت کنید. آنوقت است ک دوربین هم حساسیت فرهنگی را درک خواهد کرد و حرکتی بر مبنای شعور اجتماعی عشایر خواهد داشت. در این صورت فیلمبرداری راحت انجام خواهد شد. نکته دیگر قابل ذکر این است که من به عنوان یک زن مدیر برنامه بودم و این هماهنگی و پیشبرد برنامهها را بهتر میکرد.<br />عشایر کاملاً از اهداف ما با خبر بودند. چون من هشت سال در منطقه رفت و آمد میکردم، دیگر تا حدودی عضوی از اعضا به حساب میآمدم و دوستان فراوانی در بین عشایر بختیاری داشتم که در مراحل مختلف کارم به من یاری میرساندند.<br /><br />با سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید</span></div>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-75620555596235159942010-12-13T20:05:00.006+01:002012-05-29T12:07:32.710+02:00شاهنامه خوانی در ایل بختیاری، کاری از: کورش و البرز اسدپور<a href="http://de.video.yahoo.com/watch/8666931/23482995"></a><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.blogger.com/video.g?token=AD6v5dyBv2HCfCU9x5i6l2lZ9wF-BkGR47lc-8EqKC8UZW_pBTNOPIv-poNE24v4zmdIhSwblknDlNpnCXU' class='b-hbp-video b-uploaded' frameborder='0'></iframe><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.blogger.com/video.g?token=AD6v5dxlitGxWUJb0Pu-I8tXGKODvvPJK9mqv1SCRCymkUZ6wfQUpZZmrYiMX7a9A3FpkW4I7nBAGlqH_y8' class='b-hbp-video b-uploaded' frameborder='0'></iframe><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.blogger.com/video.g?token=AD6v5dwDvAvIQNwIrL59NyIbBgqfxPAjhnj_Y1WxwukTm94YL0eQqVWVV4tn1Sx8cu-O2UdcJbGA5pUQ2hk' class='b-hbp-video b-uploaded' frameborder='0'></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-60984521551096812192010-01-24T21:02:00.002+01:002011-03-19T01:46:20.734+01:00کنسرت استاد زنده یاد بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) در اهواز<iframe title="YouTube video player" width="480" height="390" src="http://www.youtube.com/embed/FpjhFKoFlNs" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><iframe title="YouTube video player" width="640" height="390" src="http://www.youtube.com/embed/RmiX6r5k2sU" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><iframe title="YouTube video player" width="640" height="390" src="http://www.youtube.com/embed/26oa1Szw9W8" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><iframe title="YouTube video player" width="640" height="390" src="http://www.youtube.com/embed/KxRMzXkErEc" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><iframe title="YouTube video player" width="640" height="390" src="http://www.youtube.com/embed/-Px5ljEsB74" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><iframe title="YouTube video player" width="640" height="390" src="http://www.youtube.com/embed/-UhHE7fA_lY" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-17427865242218293452009-10-15T14:14:00.009+02:002009-10-15T15:01:36.227+02:00آیا میدانیدكه<div style="text-align: right;"><span style="font-weight: bold;font-size:100%;" ><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj_6ZLe9-ArVNg52aeBS7VTgp_rJMljUP1ces47d-ZNkPmIEqeG3U9hVtSDbTQRbYsWZhpqFtP-2P-euwfi4MZ2r_9TlnlohuHAcYad786E66AvCoFuE-I5CHmaPrIiOxbE73pERw/s1600-h/Alte+Persian.JPG"><img style="margin: 0px auto 10px; display: block; text-align: center; cursor: pointer; width: 320px; height: 234px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj_6ZLe9-ArVNg52aeBS7VTgp_rJMljUP1ces47d-ZNkPmIEqeG3U9hVtSDbTQRbYsWZhpqFtP-2P-euwfi4MZ2r_9TlnlohuHAcYad786E66AvCoFuE-I5CHmaPrIiOxbE73pERw/s320/Alte+Persian.JPG" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5392803471179452162" border="0" /></a>
<br /></span><meta name="Generator" content="Microsoft Word 10"><meta name="Originator" content="Microsoft Word 10"><link rel="File-List" href="file:///C:%5CDOKUME%7E1%5CADMINI%7E1.PC%5CLOKALE%7E1%5CTemp%5Cmsohtml1%5C01%5Cclip_filelist.xml"><!--[if gte mso 9]><xml> <w:worddocument> <w:view>Normal</w:View> <w:zoom>0</w:Zoom> <w:compatibility> <w:breakwrappedtables/> <w:snaptogridincell/> <w:wraptextwithpunct/> <w:useasianbreakrules/> </w:Compatibility> <w:browserlevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--><style> <!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:right; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-bidi-language:AR-SA;} @page Section1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:70.85pt 70.85pt 2.0cm 70.85pt; mso-header-margin:36.0pt; mso-footer-margin:36.0pt; mso-paper-source:0;} div.Section1 {page:Section1;} --> </style><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Normale Tabelle"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman";} </style> <![endif]--> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span style="font-size:100%;"><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">40</span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;"> .
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغ</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">ذ</span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> آورد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یو</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">غ</span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.<o:p></o:p></span></b></span></p> <span style="font-size:100%;">
<br /></span><div style="text-align: center;"><span style="font-weight: bold;font-size:100%;" ><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg1d8yg2SuWMCO_UmyQ8BV00CbmKl1HKZGBYKsuh8Cld0DN5oYW7_Hy9YMBIAgzFcgTr5VuxvUVOMjKPOvExOBrnck5LahgJ6Uj7ZptM1X_dTLljLJN1hqUW1zOZWvwm-q6bi6KQA/s1600-h/K%C3%B6nig+Dariuosh.JPG"><img style="cursor: pointer; width: 381px; height: 256px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg1d8yg2SuWMCO_UmyQ8BV00CbmKl1HKZGBYKsuh8Cld0DN5oYW7_Hy9YMBIAgzFcgTr5VuxvUVOMjKPOvExOBrnck5LahgJ6Uj7ZptM1X_dTLljLJN1hqUW1zOZWvwm-q6bi6KQA/s320/K%C3%B6nig+Dariuosh.JPG" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5392804803682120210" border="0" /></a></span></div>
<br /><span style="font-weight: bold;font-size:100%;" >
<br /></span><meta equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8"><meta name="ProgId" content="Word.Document"><meta name="Generator" content="Microsoft Word 10"><meta name="Originator" content="Microsoft Word 10"><link rel="File-List" href="file:///C:%5CDOKUME%7E1%5CADMINI%7E1.PC%5CLOKALE%7E1%5CTemp%5Cmsohtml1%5C01%5Cclip_filelist.xml"><!--[if gte mso 9]><xml> <w:worddocument> <w:view>Normal</w:View> <w:zoom>0</w:Zoom> <w:compatibility> <w:breakwrappedtables/> <w:snaptogridincell/> <w:wraptextwithpunct/> <w:useasianbreakrules/> </w:Compatibility> <w:browserlevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> </w:WordDocument> </xml><![endif]--><style> <!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:right; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-bidi-language:AR-SA;} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:72.0pt 90.0pt 72.0pt 90.0pt; mso-header-margin:35.4pt; mso-footer-margin:35.4pt; mso-paper-source:0; mso-gutter-direction:rtl;} div.Section1 {page:Section1;} --> </style><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Normale Tabelle"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman";} </style> <![endif]--> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span style="font-size:100%;"><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ 80 سال به طول انجامید</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span dir="LTR" style="color:blue;">.
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.<o:p></o:p></span></b></span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;"><span style=""> </span>
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;"> )</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="FA" style="color:blue;"> </span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">را بنیان نهاد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" style="color:blue;">
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span dir="LTR" style="color:blue;">.
<br /></span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:fuchsia;">آیا میدانید كه:</span></u></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;"> در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:blue;"> </span></b><b><span lang="AR-SA" style="color:blue;">ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت</span></b><b><span lang="FA" style="color:blue;">.</span></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="FA" style="color:blue;"> </span></b><b><span dir="LTR" style="color:blue;"><o:p></o:p></span></b></span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span style="font-size:100%;"><b><u><span dir="LTR" style="color:red;">)))</span></u></b><b><span dir="LTR" style="color:red;"> </span></b><b><u><span lang="AR-SA" style="color:red;">داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد : </span></u></b><b><u><span style="color: rgb(51, 153, 102);" lang="AR-SA">من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم</span></u></b></span><span style="font-size:100%;"><b><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="color:red;"> </span></b><b><u><span dir="LTR" style="color:red;">(((</span></u></b><b><span dir="LTR" style="color:blue;"><o:p></o:p></span></b></span></p> <span style="font-size:100%;">
<br /></span><span style="font-weight: bold;font-size:100%;" >
<br /></span></div>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-9160996740899870892009-09-23T22:08:00.002+02:002012-03-21T10:42:36.132+01:00Yek Mard Wa 4 Hamsar یک مرد با 4 زن فیلمی واقعی از ازدواجهای مکرر در ایران<iframe width="560" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/vRN6HBx6ybo" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-37911427947480731442009-09-23T22:05:00.002+02:002011-05-07T14:49:48.011+02:00BEHIG آخرین آلبوم زنده یاد استاد بهمن علاالدین (مسعود بختیاری) بهیگ<iframe width="425" height="349" src="http://www.youtube.com/embed/J1E82vDG7LE" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-48141675707084121772008-06-16T20:55:00.003+02:002012-03-20T14:19:33.161+01:00آلبوم دنگ و فنگ اثر: استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/8vITSADVtjU" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-65776452846317600412008-06-15T20:55:00.001+02:002012-03-20T14:22:10.900+01:00آلبوم آستاره اثر:استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/TNlcimZY63A" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-66751839264424167502008-06-14T22:06:00.001+02:002012-03-20T14:24:31.388+01:00آلبوم هی جار اثر: استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/zmwKsBKLpUk" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-29162658800868219882008-06-14T22:01:00.000+02:002017-03-05T13:33:56.726+01:00آلبوم کوگ تاراز اثر: استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe width="320" height="266" class="YOUTUBE-iframe-video" data-thumbnail-src="https://i.ytimg.com/vi/uMqALzvm-cU/0.jpg" src="https://www.youtube.com/embed/uMqALzvm-cU?feature=player_embedded" frameborder="0" allowfullscreen></iframe></div>
<embed allowfullscreen="true" flashvars="fs=true" id="VideoPlayback" src="http://video.google.com/googleplayer.swf?docid=9123222053203789909&hl=de" style="height: 326px; width: 400px;" type="application/x-shockwave-flash"></embed> </div>
رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-6599347601398854142008-06-14T21:56:00.001+02:002012-03-20T14:15:52.686+01:00آلبوم برافتو اثر: استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<iframe src="http://www.youtube.com/embed/I2B9Tsid09g" allowfullscreen="" frameborder="0" height="315" width="420"></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-60869837380678059202008-06-09T18:30:00.002+02:002012-03-20T14:26:44.985+01:00آلبوم مال کنون اثر : استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/-0FGo0oe4Lw" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-21181462451512589102008-06-09T18:08:00.004+02:002012-03-20T14:27:52.204+01:00آلبوم گلهای کاغذی اثر : استاد زنده یاد بهمن علاالدین مشهور به مسعود بختیاری<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/vO2XQUUxa2Q" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-60924891936955864132008-05-23T22:59:00.009+02:002008-07-04T22:17:04.976+02:00سید جیکاک<div style="border-style: none none none solid; border-color: -moz-use-text-color -moz-use-text-color -moz-use-text-color rgb(16, 16, 255); border-width: medium medium medium 1.5pt; padding: 0cm 0cm 0cm 31pt; font-weight: bold;"> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 18pt;" lang="AR-SA"><a href="http://box-media.net/primary/media/NsSaF/index.php?q=aHR0cDovL3NhZGVnaDU2LmJsb2dmYS5jb20vcG9zdC0yODYuYXNweA%3D%3D" target="_blank"><span style=""><br /></span><span style=""></span></a></span><span dir="ltr" style="font-family: inherit;"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">سرهنگ«جيكاك» مأمور اطلاعاتي بريتانيا، در طي جنگ جهاني دوم و پس از آن در ايران نقش زيادي را در جهت منافع كشورش ايفا نمود. جيكاك با خاتمه جنگ جهاني دوم به استخدام شركت نفت ايران و انگليس درآمد. مي گويند كه حكومت واقعي مناطق نفت خيز در دست او بود.جيكاك اغلب اوقات خود را در ميان عشاير بختياري مي گذراند و </span><span style="font-size: 14pt;" lang="AR-SA">با توجه به استعداد خارق العاده خود در يادگيري زبان در مدت بسيار كوتاهي توانست زبان فارسي و از آن مهم تر گويش بختياري را همچون زبان مادري خود يادبگيرد . به حدي كه تشخيص او از غير بختياري ها بسيار مشكل بود . خصوصاً اينكه با شگرد هاي خاص تفاوت ظاهري خود را نيز بوسيله گريم هاي مداوم با چهره بختياري ها به حداقل مي رساند و البته چنانچه حكايت مي كنند آنقدر بر زبان و گويش و تاريخ و فرهنگ بختياري مسلط بود كه چنانچه كسي نيز مي خواست از ظاهر او به خارجي بودنش مشكوك شود با صحبت كردن و روبرو شدن با اطلاعات او يقين پيدا مي كردند كه وي بختياري است ! جيكاك علاوه بر قدرت فوق العاده اش در زمينه يادگيري و تطبيق با محيط برگ برنده ديگري نيز داشت و آن شوخ طبعي ذاتي وي بود!</span><span dir="ltr" style="font-family: inherit;"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="AR-SA">نام جيكاك براي مردم مناطق نفت خيز جنوب و خصوصاً مردم مسجدسليمان و عشاير بختياري نامي آشناست . نامي كه به نمادي در نيرنگ و حيله گري آنهم از نوع انگليسي تبديل شده و حتي امروز نيز معمولاً به كساني كه به نيرنگ و مكر و حيله و البته سياستمداري از نوع خاص كلمه مشهورند لقب جيكاك مي دهند !</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="AR-SA">جيكاك در راه جلوگيري از ملي شدن صنعت نفت تمام تلاش خود را بكار برد. او علاوه بر تشويق بختياري ها به بي توجهي به ملي شدن صنعت نفت، كوشش نمود تا در كار هيئت خلع يد از شركت نفت ايران و انگليس خلل ايجاد نمايد. به گفته ي حسين مكي به هنگام عزيمت هيئت خلع يد به آبادان، جيكاك تصميم گرفت عده اي را تحريك كند تا اتومبيل اعضاي هيئت را از روي پل بهمن شير به داخل رودخانه بيندازد اما اين توطئه ناكام ماند. سرانجام دولت ايران كه به كارشكني و اخلال جيكاك در امر ملي شدن صنعت نفت پي برده بود وي را از ايران اخراج نمود</span><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">.</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">حكايتهاي زيادي از حضور سرهنگ جيكاك كه بعدها به "مستر جيكاك" و در اواخر حضورش در ايران به "سيدجيكاك" معروف شد نقل مي شود كه در زير چندتاشون را ميارم:</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">1- جيكاك در اوايل حضورش در شركت نفت ايران و انگليس به عنوان سرپرست يك دكل حفاري مشغول به كار شد. يكروز يكي از كارگران محلي از بالاي دكل به زمين افتاد و درجا مرد. افراد محلي كه از فوت فاميلشان به شدت عصباني بودند و جيكاك را مسئول اين واقعه مي دانستند بسوي او حمله كردند. جيكاك كه مرگ را در يك قدمي خود ميديد ناگهان به سمت دكل حفاري حمله ور شد و شروع كرد به زدن دكل با مشت و لگد. مردم محلي كه شگفت زده بودند ناگهان ايستادند جيكاك كه مردد شدن مردم را ديد و فهميد انگار نقشه اش گرفته شروع كردن با سر به دكل كوبيدن و فحش دادن كه " نامرد تو برادرم را از گرفتي" و از اين گونه صحبتها... نقل مي كنند كه چند دقيقه بعد مردم دوباره به سمت جيكاك دويدند ولي اينبار نه براي زدن و انتقام گرفتن بلكه براي دلداري دادن به او و جلوگيري كردن از كوبيدن سرش به دكل!</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">2- از ديگر حكايات جيكاك عصاي معروف است كه با آن معجزه مي كرد و وقتي آنرا به بدن كسي مي زد به آن شوك عجيبي منتقل مي شد! جيكاك مدعي بود عصاي او بهترين وسيله براي تشخيص حلال زاده بودن افراد است و با همين شگرد بسياري از كساني را كه به دليل مختلف مي خواست از وجهه اجتماعي و قدرت بيندازد ، تخريب مي كرد ! بعد ها فاش شد كه در عصاي معجزه آساي مستر جيكاك جز يك پيل خشك الكتريكي و يك مدار ضعيف انتقال برق هيچ چيز وجود نداشته و جريان ضعيف برق باعث انتقال شوك الكتريكي به افراد نگون بختي مي شده كه مستر جيكاك هنگام تماس عصا با آنها ، دكمه وصل جريان را فشارمي داده !!</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">3- در مجلسي او حاضران را دروغگو معرفي مي كرد و هنگامي كه قرار بر اثبات شد، كبريتي روشن كرد و گفت: هر كس راست بگويد اين كبريت ريشش را نمي سوزاند. اول كبريت را به ريش خود گرفت كه نسوخت سپس ريش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند . به آنها قبولاند كه دروغ گفته اند و البته بعد ها مشخص شد كه ريش او مصنوعي و نسوز بود</span><span style="font-size: 14pt;" lang="AR-SA">.</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">4- اقدام بعدي جيكاك پوشيدن لباس روحانيت و عمامه گزاري وي بود! جيكاك مجلس وعظ و منبر برپا ميكرد و آخرش هم روضه امام حسين ميخواند و وسط روضه موقعي كه همه داغ مي شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشي كه وسط مجلس بود پرتاب ميكرد! از بند قبل علاقه جيكاك به پارچه نسوز را بياد داريد . عمامه نميسوخت و جيكاك آنرا به عنوان معجزه خود بيان ميكرد و ادعاي سيد بودن ميكرد! در ضمن او هيچكس را هم به سيدي قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش ميسوخت! از اينجا بود كه او به "سيد جيكاك" معروف شد..</span><span style="font-size: 14pt;" lang="FA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt;" lang="FA">5-<span style="color: black;"> به هنگام ملي شدن صنعت نفت، جيكاك يا به قولي سيد جيكاك با گشت و گذار ميان عشاير بختياري اين شعار را به گويش بختياري براي آنها طرح نمود : "تو كه مهر علي من دلته نفت ملي سي چنته"</span></span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt; color: rgb(51, 51, 153);" lang="FA">"يعني تو كه مهر علي را در دل داري براي چه به دنبال ملي شدن نفت هستي"</span><span dir="ltr" style="font-family: inherit;"><o:p></o:p></span></span></p> <p dir="rtl" style="border: medium none ; padding: 0cm; text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span style="font-size:130%;"><span style="font-size: 14pt; color: black;" lang="FA">بعضي از عشاير بختياري زندگي خود را رها كرده و با تشكيل دسته جات متعدد و درست كردن پرچم و علم هاي گوناگون علي علي گويان به امامزاده ها رفته و طلب عفو مي كردند.</span><span style="" lang="AR-SA"><o:p></o:p></span></span></p> </div> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span style="font-size:130%;"><span lang="AR-SA"><o:p> </o:p></span></span></p> <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed; font-weight: bold;"><span style="font-size:130%;"><span dir="ltr"><o:p> </o:p></span></span></p> <p class="MsoNormal" style="text-align: justify; font-weight: bold;"><span style="font-size:130%;"><o:p> </o:p></span></p>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-7837452895177066272008-05-03T15:49:00.006+02:002012-09-12T19:01:50.571+02:00امید محمودی خواننده مسجدسلیمانی<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<iframe allowfullscreen="allowfullscreen" frameborder="0" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/H385ffZOqh4" width="420"></iframe>
<iframe allowfullscreen="allowfullscreen" frameborder="0" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/Mo_Qku0EGU4" width="420"></iframe>
<iframe allowfullscreen="allowfullscreen" frameborder="0" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/OWJFFYCGzXA" width="420"></iframe></div>
رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-24745952063720442372007-09-08T16:07:00.001+02:002012-03-20T14:53:57.284+01:00آلبوم مندیر از ملک محمد مسعودی<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/jXCqsK3qN5Y" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-7714359624466784572007-07-06T18:58:00.001+02:002012-03-21T10:48:27.700+01:00آواز بویراحمدی از سجاد رزمجو و دیدنیهای استان یاسوج<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/a_EWXoMsDMA" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-27725566275644863892007-07-06T18:56:00.001+02:002012-03-21T11:00:49.059+01:00شاهنامه خوانی از استاد کوروش اسدپور در برد نشونده مسجدسلیمان<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/s_O6HdHvWHs" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-7780715564172698762007-07-04T15:49:00.013+02:002012-03-21T11:31:43.877+01:00آلبومی از استاد کوروش اسد پور<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/YLh1IODcBPo" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/sVn2z3bxJG8" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/fNp2jw2DSX8" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/MiggVpCM2Pw" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/jvQFE9zSh2Y" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/su_AEgmoMWU" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/hEK6FIKeFzg" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/Y81w_8IKQCk" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/wUVmhPcm4gI" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/CwtapkPJdiI" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/WGqy4xgtXMY" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/SnXy6DBd6As" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-90189996501729444382007-07-03T21:07:00.008+02:002012-03-21T11:46:08.973+01:00آلبومی از خواننده بختیاری، دیدار محمودی<iframe src="http://www.youtube.com/embed/fJI3L_OAwCk" allowfullscreen="" width="420" frameborder="0" height="315"></iframe><br /><br /><iframe src="http://www.youtube.com/embed/cA8FR757mwQ" allowfullscreen="" width="420" frameborder="0" height="315"></iframe><br /><br /><iframe src="http://www.youtube.com/embed/OzzqaF8YiZk" allowfullscreen="" width="420" frameborder="0" height="315"></iframe><br /><br /><iframe src="http://www.youtube.com/embed/wezBxw0jDHg" allowfullscreen="" width="420" frameborder="0" height="315"></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/jjnyGMdSTg8" frameborder="0" allowfullscreen></iframe><br /><br /><iframe src="http://www.youtube.com/embed/QY8mDaZhCI4" allowfullscreen="" width="420" frameborder="0" height="315"></iframe><br /><br /><iframe src="http://www.youtube.com/embed/aJ7Rr8HuTXg" allowfullscreen="" width="420" frameborder="0" height="315"></iframe><br /><br /><iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/OF123cNC-VE" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-31423904789647386062007-07-03T00:40:00.001+02:002012-03-21T11:47:25.174+01:00گزارشگر هلندی در ایران<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/_YCo0NzkYGo" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-80407942236197540462007-07-03T00:26:00.001+02:002012-03-21T11:49:09.760+01:00Parse پرسپولیس یا پاسارگاد<iframe width="420" height="315" src="http://www.youtube.com/embed/AVqCIxteyTA" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-37098031.post-36949778604714306732007-06-22T14:23:00.000+02:002007-06-22T14:29:44.601+02:00مسجد سلیمان، شهری در حال احتضار | بخش سوم و آخر<div style="text-align: right; font-weight: bold;"><span style="color: rgb(0, 51, 153);font-size:100%;" > </span><span style=";font-family:tahoma;font-size:100%;" >این سرزمین به شهادت آثار باستانی فراوانی که دارد در دوره ی باستان شهری آباد و پر جمعیت و گویا پایتخت زمستانی هخامنشیان بوده است . به خاطر همین آثار باستانی است که این خطه و دیگر بخش های خوزستان را " بهشت باستان شناسان" می نامند. مسجدسلیمان شهری است با قدمتی تاریخی که بنا بر شواهد قدمت آن تا سلسله های هخامنشی و اشکانی می رسد اما متاسفانه تاکنون اقدامی برای برای حفظ آثار باستانی نشده منطقه سرمسجد که بنا بر تحقیق گریشمن ( باستان شناس فرانسوی ) آتشکده و محل عبادت مردم بوده امروزه بر اثر گذر زمان و زلزله اخیر در حال نابودی به همین صورت دیگر آثار باستانی همچون بردنشانده نیز به همین سرنوشت دچاراند .<br />مسجدسلیمان از لحاظ تاریخی و تحقیق کاوش باستان شناسان شهری بکر و دست نخورده باقی مانده به گونه ایی که هنوز هم بسیاری از کشاورزان اطراف شهر در هنگام شخم زدن زمین خود با اشیاء و عتیقه هایی مواجه میشوند که شاید بر اثر سهل انگاری و عدم توجه به آن ها از بین برود و این موضوع جدای از آن عتیقه هایی است که به قاچاقچیان عتیقه فروخته شده و گاهی از کشور هم خارج می شوند و کاوش های غیرقانونی بعضی افراد ، بدون آنکه توسط مرجعی به طور جدی با آنها به مقابله کنند خود یک مشکل فرهنگی است که نه تنها به تاریخ و گذشته ی شهر بلکه به تاریخ یک کشور ضربه وارد خواهد کرد و این درحالی است که این شهر هنوز از داشتن یک موزه برای خود محروم است .<br />شایان ذکر اسj که با وجود گذشت بیش از هشتاد سال از آغاز لوله کشی و سامانه های تلمبه آب و نیز با وجود گسترش شبکه ی آب رسانی، نزدیکی کارون، بهمراه چندین سد ساخته شده، مردم این شهرهمچنان هر 48 ساعت یکبار، حداکثر از دو ساعت آب بهره مند می شوند.<br />باری چاه های نفت حفر شدند و شرکت نفت سابق با جاده هایی چاه هارا به پالایشگاه و تأسیساتی نفتی خود متصل کرد و در زمین های مسطح برای کارمندان خارجی و ایرانی و همچنین کارگران، خانه ساخت . عملاً شرکت نفت سابق با حرکتی طبق نقشه هایی که هنوز در سازمان نقشه برداری شرکت نفت ضبط است به حرکن خود ادامه داد و بعد از کوتاه زمانی برای کارگران پائین دستی پس از سال 1332 نیز شهرک های کوچکی ساخت. با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی شرکت مجوز ساخت و ساز به مردم عادی شهر را داد و کم کم به علت کمبود خانه و ازدیاد کارگران، موج تخریب جنگ و هجوم مردم عادی روستاهای اکناف به شهر اجازه داده شد در مکان های مورد نیاز شرکت نفت نبود ساختمان بسازند و مردم نیز هر نفطه ای که توان داشتند شاید خانه ای برروی بلندی ها دیوار های سنگی و گلی به صورت دخمه برافراشتند درحالی که از کوچک ترین امکان شهری برخوردار باشند. بدین ترتیب محله هایی به شکل روستا حتی به نام "مال" که در زبان بختیاری تقریبا" معنی همان ده و روستا را می دهد در یک مسیر بیست کیلومتری ساخته شدند که بعدا با اتصال به هم شهر را به وجود آوردند. شهری که پراز پست و بلندی است. ( گرچه این پستی و بلندی ها نمی تواند ضعف باشد چرا که می توان با استفاده ی بهینه از آن ها شهر را زیبا و استثنایی کرد.)<br /><br />ضعف مدیریت ها و ناکارآمدی مدیران باعث شده است که شهر روز به روز نابسامان تر و زشت تر شود.شهری که شهردارش به جای تشویق مردم به ماندن و مشارکت در ساختن آن «در روزنامه ی شرق ( ویژه نامه مورخ 26 خرداد 1385 ) » سخنانی را گفتند ،که مردم شهر را هم خشمگین و هم مأیوس از ایشان نمود.نهاد شهرداری که باید به فکر شهر و رفع کمبود ها باشد، عملا از مردم نومید تر است.<br />ولی جدای از تمام این کمبود و کاستی ها که بسیاری از مردم به نوعی با آن خو گرفته اند، دوای درد خویش را از کسی خواستار نیستند. هرچند که کسی هم به خواسته های آنان توجهی نمی کند .<br />مسجدسلیمان برای رونق اقتصاد مملکت تاوان زیادی داده است و هنوز می دهد و درعوض مردمش در نهایت فقر و محرومیت به سر می برند. در گذشته در محله های غیر شرکتی از امکانات شرکت نفت مانند آب گاز و... بی بهره بودند ولی گاهی شرکت نفت نیم نگاهی به چنین محله هایی می کردند.در گذشته که گاز به شکل امروزی به خانه های مردم وصل نبود در مسجدسلیمان خانه های شرکت نفتی تماما" لوله کشی گاز داشتند. شرکت نفت برای حل مشکل سوخت مردم غیر شرکتی به آنان نفت سیاه می داد.تانکری به محلات نفت می برد و در گودالی می ریخت و مردم سطل سطل برداشت می کردند و گاهی رقابت و دعوا بر سر برداشت نفت چنان در می گرفت که بیچارگان در گودال می افتادند و سراپا نفتی می شدند؛ یا گاهی تنها شیر تانکر را باز میکردند و مردم به زیر آن رفته و به سختی نفتی را به دست می آوردند .<br />امروزه هم مردم شهر چندان سهمی از نفت و گاز حاصل ندارند وقتی در کوچه پس کوچه های شهر قدم بزنی شعله های فروزانی را می بینی که از دل خاک بیرون آمده اند آتشی که بر هر تازه واردی جذاب و دیدنی که گاهی توصیف آن بسیاری تنها به قصد دیدن همین موضع به مسجدسلیمان می کشاند .ولی این گازها چندان برای مردم شهر خوشایند نیستند گاهی که شعله ها سرد و خاموش می شوند بوی مشمئز کننده گاز، سطح منظقه را می پوشاند و هنوز بر کسی معلوم نیست که چرا دولت برای استخراج این گازها اقدامی به عمل نمی آورد هر چند به گفته بعضی کارشناسان تصفیه این گازها بهایی گزاف به همراه دارد ولی بازبه گفته همان کارشناسان گاز مسجدسلیمان از مرغوبیت و امتیازی برخوردار است که باعث ایجاد بازاری خاص در سطح بین المللی گردیده است .<br />وجود گاز و استشمام آن علاوه بر احتمال انفجار در مناطقی شهر همچون بی بیان ، کلگه ، مالکریم و... باعث گردیده که بیماری های روحی و جسمانی بسیاری پدید آید سقط جنین ناراحتی های کلیوی و تنفسی و قلبی جدای از بیماری لاعلاج دیگر به مشکلات عادی مردم این منتطقه بدل شده است . گاهاً خروج گازهای زیر زمینی بدلیل عدم اطلاع صاحبخانه و رعایت نکردن نکات ایمنی انفجارهایی هم در پی داشته است که متاسفانه باعث مرگ گروهی از مردم شده است به این موضوع هم باید اشاره کرد که گاز موجود در فضا به گونه ایی است که بر تمامی وسایل برقی تاثیر سوء داشته به نوعی که پس گذشت 3 سال قابلیت استفاده ندارند و این موضوع برای مردم فقیر این شهر مشکلی بزرگی است.<br />نفت هم چون گاز برای مردم شهر بی مشکل نیست ، وجود نفت که همچون چشمه ای از زیر زمین میجوشد برای بسیاری از اهالی شهر مشکلاتی را پدید آورده است که گاهی این چشمه ها از اتاقی یا محل سکونت خانواده ای می جوشد و در کنار آن به زندگی غیر مسالمت آمیز خود ادامه میدهند.<br />این در حالی است که سالهاست وعده و وعید مسولین در باب انتقال مردم این مناطق به محله های بی خطر تنها به یک شعار بدل شده و دیگر اثری از آن همه قیل و قال و شهر جدید و غیره نیست. این مشکلی است که خود دولت به آن دامن زده است. بدین معنا که قیمت خریداری مسکن را تا آن حد نزول داده است مناطقی که مردم نمی توانند با آن وجه اقدام به خرید خانه ایی دیگر کنند که همین موضوع سبب شده که مردم دیگر مناطق از فروش خانه های خویش خودداری کنند و زندگی در میان نفت وگاز را بپذیرند.<br />گفتنی است به نظر بسیاری از کارشناسان است منابع طبیعی، بیشتر مناطق شهر بر روی مخازن بزرگی از گازهای خطرناکی همچون خردل، سیانور واعصاب قرار گرفته است. که این موضوع بسیار خطرناک است اما گوش شنوایی تا کنون برای رفع این مشکلات پیدا نشده است.<br />زلزله های اخیر نیز در خروج گاز و نفت از دل زمین بی تاثیر نبوده است به گونه ایی که وجود این گونه زلزله ها زندگی را برای مردم شهر سخت و غیر ممکن تر از قبل ساخته است. در حالی که تاکنون هیچگونه تلاشی برای رفع این مشکل و ایمن سازی شهر از سوی مسولین امر نشده است. بنا بر نظر کارشناسان منابع طبیعی، وقوع هر انفجاری به علت وجود گازهای زیر زمینی، باعث مرگ بسیاری از مردم خواهد شد.<br />امکاناتی که اینک در مسجدسلیمان برپا هستند و مردم ازآن ها استفاده می کنند ریشه درخدمات رسانی شرکت نفت دارند. شرکت نفت برای مجموعه ی خود شبکه ی آبرسانی از کارون که از نزدیکی شهر می گذرد تأسیس کرد و در کنار آبرسانی به تأسیسات و منازل کارمندان وکارگران خود در هر محله ی غیر شرکت نفتی یک شیر عمومی نصب کرده بود و هرچند وقت یک بار،ساعتی به مردم آب می رساند.البته بیشتر مردم غیر شرکتی علاوه بر استفاده از چنین شیرهایی به ناچار از خانه های شرکت نفتی ها گدایی آب هم می کردند. در آغاز دهه ی پنجاه سازمان آب اقدام به لوله کشی به محله ها کرد .این لوله کشی، آب را ازبخشی از رودخانه ی کارون که معروف به" گدار" است بدون تصفیه و با شبکه ی فلزی و بر سطح زمین به خانه ها می رساند و از آن زمان تا به حال آب جیره بندی است و حداقل هر 48ساعت یک بار از2ساعت مردم شهر از آب برخوردارند طبق برنامه ی سازمان آب به هرمحله در هر 48 ساعت دو ساعت آب تعلق می گیرد و پس از این دو ساعت ، تا نوبت بعدی آب قطع می شود.البته گاهی هفته ها مردم شهر از نعمت آب محروم هستند بدون آن که علت قطعی آن را بدانند. این در حالی است که از سرچشمه ی های کارون که از قضا سرچشمه ی آن،«مناطق سردسیری چهارمحال بختیاری است» آب را به سرزمین های دور منتقل میکنند ولی آب را از 10یا 15 کیلومتری نمی توانند به شهر منتقل کنند و نبود آب بخصوص در گرمای جانفرسای تابستان عرصه را بر بسیاری از مردم شهر تنگ کرده است و به واقع مسجدسلیمان شهر لوله های بی آب است!<br />مسجدسلیمان شهری است که رودخانه کارون خروشان بی اعتنا به مردم این شهر از چند کیلومتری آن عبور می کند و به خلیج فارس می ریزد و به دو سد عظیم در آن سوی کوه می نگرد ولی شهر در بی آبی مفرط به سرمی برد و گاهی در گرمای 50 درجه ی تابستان هفته ها محروم از آب است در اطراف مسجدسلیمان سد های متعددی ساخته شده اند که بسیاری دارای موقعیتی مطرح در سطح کشور می باشند ، که متاسفانه این سدها نیز همانند نفت سودی برای مردم نداشته و مردم شهر نه تنها از نعمت آبی مستمر محرومند بلکه در گرمای طاقت فرسا تابستان باید قطع گاه و بیگاه برق را نیز تحمل کنند و تنها ثمره این سدها حالت هوایی شرجی است که نصیب مردم شهر شده که در گذشته به یمن کوهستانی بودن از این یک بلا در شهر خبری نبوده است .<br />مسجدسلیمان شهری است که به نوعی در یک بن بست کوهستانی جا گرفته بیش از16 سال است که وعده احداث تونل« دلا» برای پیوند دادن مسجدسلیمان به استان چهار محال بختیاری به مردم داده شده است ولی دریغ از تحقق این وعده در حالی که احداث این تونل نه تنها شهر بلکه باعث پیشرفت شهرهای دیگراستان هم خواهد شد.<br />در ورودی شهر خانه های بتونی هوانیروز است، که قدمت آنها به سالهای قبل انقلاب باز میگردد که جز تعداد محدودی بسیاری از آنها نیمه کاره مانده اند. طی این 30 سال در زیر باد و باران و آفتاب استحکام خود را از دست داده اندو شاید به تکمیل آنها و در اختیار مردم گذاشتن آن می توانستند در این 30 ساله شهر را بنا بر وعده هر ساله به منطقه امن منتقل کنند.<br />بدلیل عدم رشد شرکت نفت، وابستگی کامل شهر به نفت، بیکاری در شهر رشدی روزافزون داشته است .علت اصلی بیکاری در واقع عدم اجرای برنامه هایی بود که سابق بر این طرح و لوایح آنها مطرح شده بود. و همین وعده ها در گزشته ای نه چندان دور انگیزه ای شد برای کوچ و مهاجرت مردم به این شهر... در گذشته مسجدسلیمان دارای صنایع فعال پالایش نفت و آسفالت سازی ، استخراج و تصفیه گوگرد بوده است که اکنون غیر فعال شده ، این بیکاری باعث کاهش درآمد خانوار و روی آوردن بیشتر نیروی کار به بازار ناشناخته ای همچون قاچاق مواد مخدر شده است.<br />با وجودی که مسجدسلیمان روزگاری در همه چیز در ایران اولین بود اینک جزء آخرین هاست :<br />* در شهری که چشمه های نفت و گاز از مردم سلب آسایش کرده اند مردم تااین لحظه از گاز شهری محروم اند.<br />* شهری که در آمد هنگفتی نصیب دولت کرده است وهنوز می کند : خیابان هایش آسفالت درستی ندارد. اگر هم آسفالت شود به علت غیر استاندارد بودن و تراکم گاز و نفت در سطح زمین، بسرعت ازبین می رود.<br />* یک مترمربع تفریحگاه استاندارد و اصولی وجود ندارد.<br />* خیابان هایش پیاده رو و جدول و جوی کناره برای دفع آب باران ندارد و فاضلاب ها در سطح خیابان ها و کوچه ها جاری است.<br />* شهر ظاهرا" شهرداری دارد ولی نظارتی برامور شهر نمی شود.<br />* فروشندگان مواد مخدر به راحتی مشغول خرید و فروشند.<br />* شهرداری که خود باید متولی امور شهری و مشوق مردم در بهداشت باشد، شهر را به زباله دانی تبدیل کرده است.<br />* شهری که روزگاری بیش از ده سینمای فعال داشت اینک یک سینمای فعال ندارد..<br />* شهر استعداد زیبا شدن را دارد ولی کسی که فکر و عمل این زیباشدن را داشته باشد در مصدر کار نیست.<br />* فقر بیداد می کند ، مردم در فقیرانه ترین منازل با کمترین امکانات روزگار را میگذرانند.<br />*سهم مسجدسلیمان از فروش نفت نسبت به دیگر شهرهای کشور بسیار ناچیز است.<br />* با وجود کارخانه ی سیمان و ...و عبور ماشین های سنگین جاده ی کمربندی در اطراف این شهر وجود ندارد و این نوع ماشین ها در تمام مدت شبانه روز از خیابان های تنگ و تاریک شهر می گذرند وامنیت و آسایش را از مردم می گیرند و باعث دردسر آنان می شوند.<br />فی الواقع مسجدسلیمان شهر سکون و بی حرکتی است که به ندرت تغییر شگرفی در آن رخ میدهد. در این شهر از پارک به معنای واقعی آن خبری نیست، سینمایی برای دیدن نیست اینجا نه فرهنگسرایی است و نه کتابخانه ایی عظیم و معتبر و همه چیز انگار در یک ثبات چند ساله بر جای خود مانده است و هر چه هست خود تا چند صباحی دیگر به آثار باستانی بدل خواهد شد از بیمارستان گرفته تا پلی که کوچه پس کوچه های شهر را به هم وصل میکند همه نام گذشته را برخود دارند، پلهایی که دیگر حتی به سختی یک ماشین از آنها میتوانند عبور کنند.<br />مدرسه ها گاهی خراب میشوند و بنایی جدید ساخته میشوند با همان نام و معیار دریغ از یک تحول، یک فکر نو و یا بنایی در مکانی جدید ! در حالی که همین مدارس قدیمی خود جزیی از تاریخ شهرند که تنها باید به مرمت آنها پرداخت نه تخریب و از بین بردن آنها .<br />با این همه تفاسیری که در این مقال و دو نوشتار قبلی گفته شد، باید بصراحت گفت که دومین دوره رکود شهر و در جا زدن پی در پی آن شروع شده که معلوم نیست این بار هم باید در انتظار جوشش دوباره نفت از زمین باشیم یا با چشم خویش، نابودی شهری را به نظاره بنشینیم که به حق ، دینی بزرگ ، بر گردن همه شهرهای ایران دارد .<br /><br /><br /><span style=";font-family:tahoma;" >***<a href="mailto:pouyeh.madadi@gmail.com">پویه مددی</a></span></span></div>رامین محمودیhttp://www.blogger.com/profile/14223550866377051022noreply@blogger.com0